در آنجا بر فراز قله کوه
دو پایم خسته از رنج دویدن
به خود گفتم که در این اوج دیگر
صدایم را خدا خواهد شنیدن
به سوی آسمان تیره پر زد
نگاه روشن امیدوارم
زدل فریاد برآوردم خداوند
من او را دوست دارم
دوست دارم